به هنگام بازديد از يک بيمارستان روانى، از روانپزشک پرسيدم شما چطور ميفهميد که يک بيمار روانى به بسترى شدن در بيمارستان نياز دارد يا نه؟ روانپزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب ميکنيم و يک قاشق چايخورى، يک فنجان و يک سطل جلوى بيمار ميگذاريم و از او ميخواهيم که وان را خالى کند. من گفتم: آهان! فهميدم. آدم عادى بايد سطل را بردارد چون بزرگتر است. روانپزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زير آب وان را بر ميدارد. شما ميخواهيد تختتان کنار پنجره باشد؟