روایت درد...1
وقتی که جنگ شد و هزاران نفر از پیران و جوانان و کودکان داوطلبانه عازم میدان شدند، هیچ کس نمی پرسید سرنوشت این هزاران نفر چگونه رقم خواهد خورد... آن زمان تکلیف در رفتن بود... و مردان شهر رفتند ... آن روزها حتی در مخیله کسی هم نمی گنجید که آیا فردا که برگشتیم آنان که بدرقه مان کردند به استقبالمان می آیند یا نه .
امروز اما ، آنچه آمار و ارقام به ما می گوید و آن چه در جریان تصمیمات کشور شاهد آن هستیم ، جواب تمام سوالات پرسیده نشده آن زمان را به ما می دهد....
سید علی ابراهیمی جانباز 35% از ناحیه پا که یک بار در عملیات کربلای 6 و یک بار در عملیات میمک مجروح شده است . وی در مورد شرایط خرید خانه ای که هم اکنون در آن سکونت دارد گفت: دومیلیون و ششصد هزار تومان نقد ، بنیاد از ما گرفت که 5 میلیون هم وام دادند . 4 میلیون بانک تجارت و یک میلیون خود بنیاد جانبازان داد . اما ما نتوانستیم از عهده پرداخت این قسط ها بر بیاییم . الان قسط های بانک تجارت عقب افتاده ، برای بنیاد را که اصلا نتوانستم پرداخت کنم . قبل از عید هم یک وام گرفتم تا کمی از قرض هایم را بدهم و با بقیه اش بتوانم جنس بخرم و کنار خیابان بساط کنم . دریافتی من به خاطر وام هایی که گرفته ام 55 هزار تومان است . شما تصور کنید با این حقوق می توانم شکم زن و بچه ام را سیر کنم؟ یک کارگر و کارمند با 300هزار تومان نمی تواند الان زندگی را بچرخاند وای به حال ما که همه درب و داغان هستیم ..
وی در مورد دیدار مسئولین بنیاد شهید و امور ایثارگران از جانبازان گفت: هیچ کس از بنیاد به هیچ عنوان نیامده است به ما سر بزند . سه سال است که در شهرک قائمیه اسلامشهر ساکنیم ، نیامدند بگویند شما در چه حالی هستید؟ چه کار می کنید؟ چه مشکلاتی دارید؟ اصلا و ابدا . خودمان هم که می رویم بنیاد ، باید دو ساعت خواهش و تمنا کنیم ....
--ادامه دارد...... برگرفته از: روایت درد...(نشریه دانشجویی دانشگاه خواجه نصیر)
به یاد دارم وقتی در کلاس خرد2 دکتر یزدان پناه ، درس سیاست تبعیض قیمتی و شرایط انجام موفق آن را می آموختیم .. .استاد گفت این راه زیاد هم عملی نیست ، دیدید این جانبازا توی خیابون... روبروی ... چیزایی که با بن خریدند رو می فروشن؟ این یکی از موانعِ اعمال این سیاسته ... اون زمان از خودم خجالت نکشیدم ،ولی وقتی این نشریه رو خوندم ...
شرم بر همه اون هایی که وقتی می بینن عرضه انجام کار ندارند ، بازم می مونن سر پستشون .
شرم باد بر همه اونایی که از هر پست و موقعیتی که دارند ، سوء استفاده میکنن.
شرم بر همه ماهایی که چشممون رو بستیم و به مصلحت ها فکر میکنیم ؛ فکر که چه عرض کنم!
شرممان باد برای همه این دردها .
کلمات کلیدی :
» نظر